مردم نگرشی فانتزی و رویایی به «محبوبها» دارند؛ مثلا به فیلمها، خاطرات و آهنگهایی که بیشترین لذت را از آن بردهاند. اگرچه فرهنگ مدرن مدهای جدید را به جامعه تحمیل میکند؛ اما ذهن بشر همیشه دنبال موارد آشنا است و چیزهای جدید و پرزرقوبرق را مسخره میکند.
لذتی که مردم از یک محصول جدید میبرند معمولا ناشی از حس نوستالژی پنهان در وجودشان است؛ بنابراین آشنا بودن به جدید بودن ارجحیت دارد و اولین اصل محبوبیت است.
دومین اصل این است که نوع توزیع از محتوا مهمتر است. «ویروسی» واژه مناسبی برای توصیف محتوای محبوب نیست. ویروسها بین افراد منتقل میشوند و با اپیدمی و تعاملات نفربهنفر ناگهان یکمیلیون نفر را درگیر میکنند.
«افسانه ویروسی شدن» میگوید ایدهها هم با همین روش محبوب میشوند؛ اما در حقیقت ایدهها از طریق رسانهها معروف میشوند؛ زیرا فقط با یکبار پخش میلیونها نفر میتوانند آن را ببینند. برخلاف تبلیغهای جام فوتبال آمریکا که مخاطب میداند افراد زیاد دیگری هم آن را میبینند، محتوای ویروسی حالتی شخصی برای مصرفکننده دارد. افراد بهاشتباه فکر میکنند یک ایده ویروسی در کل جامعه رواج مییابد.
تولیدکنندگان و مصرفکنندگان اطلاعات میتوانند از این رویکردها بهره ببرند. تولیدکنندگان باید این تفکر را کنار بگذارند که بعضی محتواها با هر روش توزیع به موفقیت ویروسی میرسند. اگرچه محتوای احساسی و آشنا بیشتر رواج مییابد؛ اما محتوا ذاتا ویروسی نیست.
مصرفکنندگان اطلاعات باید مراقب باشند که در «دام محبوبیت» گرفتار نشوند و رواج یک ایده در جامعه را دلیل درستی آن ندانند؛ مثلا به فهرست 100 آهنگ برتر جدول بیلبورد توجه کنید. قبل از سال 1991، نظرسنجی از صاحبان فروشگاههای محصولات موسیقی و پخشکنندگان موسیقی در رادیو (دی.جِیها) باعث ایجاد جدولی برای امتیازدهی به آهنگها شد. اول دی.جیها درباره یک آهنگ صحبت میکردند و سپس صاحبان فروشگاهها بر آن آهنگ جدید سودآور تمرکز میکردند. به همین دلیل، بعضی آهنگها در صدر جدول قرار میگرفتند و ناگهان سقوط میکردند.
در سال 1991، وقتیکه جدول بیلبورد دفعات پخش آهنگها از رادیو و سایر ماتریسها را هم بررسی کرد، به این نتیجه رسید که سلیقه موسیقیایی مردم تکراری است. بعضی آهنگها همیشه بالای جدولها میماندند، آهنگهای راک از جدول حذف میشدند و موسیقی هیپهاپ و کانتری که محبوب کلاسهای پایینتر اجتماع بود، به صدر جدول صعود میکردند. در حال حاضر این سلیقه موسیقیایی مردم فرایندی از پایین به بالا دارد، نه از بالا به پایین. سلیقههای مردم در خیلی از بازارها بر اساس این روند پایین به بالا است و تغییرات عجیبی داشته است.
آهنگهای محبوب تکرار و تنوع را به بهترین شکل باهم ترکیب میکنند (بیت، بیت، ترجیعبند، بیت، ترجیعبند، سکوت). سخنرانان هم برای خاطرهانگیزتر کردن سخنرانیشان از تکرار و تنوع استفاده میکنند.
استفاده متناوب از تکرار و تنوع مصداق این قانون است که «برای فروش چیزی جدید و غافلگیرکننده، مردم را با آن آشنا کنید (تنوع) و برای فروش چیزی آشنا، آن را عجیب و غافلگیرکننده کنید (تکرار)». همانطور که تولیدکنندگان محتوا میتوانند از این قانون برای محبوب کردن ایدههایشان استفاده کنند، مصرفکنندگان هم میتوانند با کمک آن در مقابل فریبکاریها مقاومت کنند.
برچسب ها
محتواهای رکوردشکنارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب
پربازدیدترین مطالب
گروه بندی
- گوگل آنالیتیکس (0)- گوگل سرچ کنسول (1)- الگوریتم های گوگل (6) - موکاپ (0) - معرفی وب سایت ها (20)- ابزار تحلیل سایت (2)- معرفی اپلیکیشن (1) - کسب و کار اینترنتی (30)- بازاریابی اینترنتی (27)- برند سازی (12)- کارآفرینی (11)- معرفی کتاب (15)- موفقیت و توسعه فردی (10)- استارت آپ (5)- کوچینگ (0)- بیوگرافی (23)- قراردادها (6)- هوش مصنوعی (4)- سایت های آماده (31)- پرامپت (4) - ویدئو مارکتینگ (0)- ایمیل مارکتینگ (1)- sms مارکتینگ (0) - واژه نامه سئو (2)- واژه نامه بازاریابی (1)- واژه نامه برنامه نویسی (0) - آموزش فتوشاپ (0)- آموزش تلگرام (0)- آموزش اینستاگرام (5)- آموزش ویندوز (0)- بکلینک (42)