نام کامل وی Steven Anthony Ballmer است و در تاریخ 24 مارس 1956 در شهر دیترویت در ایالت میشیگان آمریکا متولد شد. وی یکی از موفق‌ترین افراد در ایالات متحده آمریکا محسوب می‌شود. دارایی او درحال‌حاضر چیزی در حدود 15.2 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

دوران کودکی استیو بالمر :

وی فرزند «هنری بالمر» و «بئاتریس ورکین» است. پدر وی یکی از مدیران کمپانی اتومبیل سازی فورد بوده است. پدر وی اصالاتا اهل کشور سوییس است. وی در سنین جوانی به آمریکا مهاجرت کرده است. مادر وی نیز اصالاتا آمریکایی بوده است.

استیو، بیشتر دوران کودکی و نوجوانی خود را در منطقه Farmington Hills در ایالت میشیگان گذرانده است. او قبل از ورود به دانشگاه در دوره‌های آمادگی درسی در دانشگاه فنی لاورنس شرکت کرد و هم‌زمان نیز مقطع متوسطه را در مدرسه خصوصی Detroit Country Day School با کسب نمره عالی 800 در آزمون SAT (چیزی شبیه به کنکور سراسری در ایران) به پایان رسانید.

او هم‌اکنون عضو هیات امنای همان مدرسه‌ای است که از آن فارغ التحصیل شده است. در سال 1977 وی با درجه بسیار عالی در مقطع لیسانس و در رشته ریاضیات کاربردی و اقتصاد از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل شد. در دانشگاه، وی تیم فوتبال آن زمان هاروارد را مدیریت می‌کرد و هم‌زمان نیز در نشریه آن روزهای هاروارد نیز به‌عنوان نویسنده مشغول به کار بود.

اتاق وی در خوابگاه دقیقا یک طبقه زیر اتاقی بود که بیل گیتس، دوست شفیقش، در آنجا زندگی می‌کرد. البته باید گفت که آن‌دو در آن زمان یکدیگر را نمی‌شناختند.

در یک کلام باید گفت که استیو، یک نابغه تمام عیار در علم ریاضی است. او در نوع خود یکی از معدود افرادی است که توانسته بسیاری از جوایز و مدال‌های مختلف در آزمون‌های گوناگون ریاضیات را به خود اختصاص دهد. وی در آزمونی که توسط مؤسسه ریاضیات آمریکا برگزار شد، توانست امتیاز بیشتری از بیل گیتس بدست آورد.

 مایکروسافت :

استیو بالمر در تاریخ یازدهم خردادماه 1359 به‌عنوان سی‌امین کارمند در مایکروسافت استخدام شد. و شغل اولیه وی در آنجا، مدیر مالی شرکت بود. استخدام وی شخصا توسط بیل گیتس صورت گرفت.

حقوق سالیانه وی در آن زمان چیزی حدود 50,000 دلار بود و هم‌زمان نیز بخشی از سود سهام شرکت را نیز دریافت می‌کرد. هنگامی که مایکروسافت در سال 1981 تبدیل به یک شرکت الحاقی شد، بالمر چیزی در حدود 8 درصد از کل سهام شرکت را دراختیار داشت. وی در سال ۲۰۰۳ حدودا 8.3 درصد از کل سهامش در مایکروسافت را فروخت که این کار باعث شد تا میزان سهام وی در این شرکت به 4 درصد تنزل کند.

وی در طی حضورش در مایکروسافت، مدیریت بخش‌های حیاتی این شرکت را که شامل بخش‌ عملیاتی، سیستم‌عامل، فروش و پشتیبانی می‌شود را بر عهده داشته است. وی در مهرماه سال 1992 نیز به‌عنوان معاون ارشد این شرکت تعیین شد. او به‌تنهایی رهبری تیم توسعه‌دهنده پلتفرم دات نت را بر عهده داشت. بالمر از سال 1998 تا ۲۰۰۱ به‌عنوان رئیس مایکروسافت انتخاب شد، تا پس از بیل گیتس که رئیس هیئت مدیره بود، به شخص دوم مایکروسافت بدل شود.

مدیرعامل:

در ژانویه سال 2000، بالمر رسما به‌عنوان مدیرعامل مایکروسافت انتخاب شد. به‌عنوان مدیرعامل وی موظف شد تا امور مالی شرکت را دستخوش تغییرات اساسی کند تا سود بیشتری را راهی حساب‌های بانکی ردموندی‌ها کند. اما بیل گیتس همچنان بر مسند بخش‌های حیاتی این شرکت مانند چشم‌انداز فناوری و معماری نرم‌افزار باقی ماند. وی در سال ۲۰۰۶، یعنی هنگامی که به‌طور رسمی مدیریت بخش معماری نرم‌افزار مایکروسافت را رها کرد، اعلام کرد که دیگر قصد ندارد به‌صورت روزانه در این شرکت فعالیت داشته باشد. این اقدام گیتس باعث شد تا بالمر قدرت واقعی خود را در امر مدیریت این کمپانی عظیم با اعمال شیوه‌های مدیریتی جدید، نشان دهد.

با بازنشسته شدن گیتس، بالمر سعی کرد تا چشم انداز مایکروسافت را دستخوش تغییراتی اساسی کند. در همین راستا سعی کرد تا عمده فعالیت این شرکت را به سمت ارائه دادن خدمات مبتنی بر سرویس‌های ابری هدایت کند. این تغییر رویکرد را می‌توان از خریده شدن اسکایپ توسط مایکروسافت مشاهده نمود.

در طول مدتی که سکان هدایت مایکروسافت در دستان بالمر بوده است، درآمد سالیانه این شرکت از 25 میلیارد دلار در سال به 70 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که سود خالص این شرکت به 23 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است که چیزی در حدود 215 درصد رشد داشته است. البته که این میزان از سود خالص، تنها از بخش‌های ویندوز و آفیس شرکت حاصل شده است. هم‌زمان با ثابت نگهداشتن نرخ پیشرفت مایکروسافت، بالمر با هوشمندی توانست خطراتی که از سوی سیستم‌های عامل متن باز و سرویس شبیه به آفیس گوگل به‌نام Google Docs را دفع کند. وی تاکنون موفق به ایجاد چندین کسب‌و‌کار موفق در این شرکت شده است. برای مثال پروژه مرکز داده مایکروسافت که در سال ۲۰۱۱ میلادی چیزی در حدود 6.6 میلیارد دلار سود روانه حساب‌های بانکی این شرکت کرده یا پروژه ایکس باکس و سرویس‌های مبتنی بر آن که حدودا 8.9 میلیارد دلار برای این شرکت سودآوری کرده‌اند، از جمله این کسب و کارهای سودآور هستند.

اگر بخواهیم عملکرد بالمر را در زمینه سودآوری برای شرکت تحت امرش مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که وی توانسته رشد مالی مایکروسافت را تا 16.4 درصد افزایش دهد و به همین دلیل جایگاه وی بالاتر از افراد نام‌آوری همچون «جک ولش»، مدیرعامل مشهور جنرال الکتریک با 11.2 درصد سودآوری و «لوئیس گرستنر»، مدیرعامل IBM با 2 درصد سودآوری قرار دارد. طراحی و تولید محصولات متنوع و ترکیبی توسط مایکروسافت باعث شد تا این شرکت بتواند با موفقیت وارد دوران Post-PC شود.

بدون شک بالمر یکی از بزرگ‌ترین اقتصاددان حال حاضر دنیا است. در گزارشی که در اردیبهشت‌ماه امسال منتشر شد، میزان افزایش سهم بازار ویندوز و ویندوزفون کمتر از 10 درصد بود. با این اوصاف این شرکت موفق شد تا 19 درصد سود بیشتر، در مقایسه با مدت زمان مشابه در سال گذشته را در این شرایط بدست آورد. هم‌اکنون بخش‌های تجاری مایکروسافت، شامل آفیس 365، سرورها و ابزارهای کاربردی بسیار بزرگ‌تر از بخش ویندوز هستند.

درست است که توانایی بالمر در زمینه کسب سود برای مایکروسافت ستودنی است اما نباید فراموش کرد که مایکروسافت یک بنگاه صرفا اقتصادی نیست که بتوان با به گردش درآوردن پول، بر میزان آن افزود. مایکروسافت یک شرکت فناوری است و رشد اقتصادی آن به طرز محسوسی وابسته به رشد در زمینه‌های فناوری است.

بالمر همواره مورد انتقاد شدید کارشناسان فناوری قرار داشته است. یکی از مهم‌ترین انتقاداتی که بر وی وارد است، عدم توجه وی به فناوری‌های جدید و پول‌ساز بوده. برای مثال مایکروسافت مدت‌ها قبل از اپل موفق به ساخت محصولاتی مشابه آیپاد، آیفون و آیپد شده بود. این شرکت حتی از خیلی وقت پیش از آن‌که گوگل موفق به ساخت خودروی هوشمندش شود، اقدام به طراحی و ساخت یک خودروی هوشمند کرده بود اما کار را که کرد؟ آن که تمام کرد!

بله، مایکروسافت تحت امر بالمر هرگز توجهی به فناوری‌هایی مانند آن‌چه که در بالا به آن‌ها اشاره شد، نداشته و علت آن نیز تنها یک چیز است: اتکای بیش از حد به بخش‌های پول‌ساز ویندوز و آفیس. بالمر نیز به دلیل دارا بودن جایگاه مدیرعامل در این شرکت، همواره مورد انتقاد شدید منتقدان به دلیل کم کاری و نداشتن دید فناورانه کافی، قرار داشته است.

رشد قیمت سهام مایکروسافت در زمان مدیریت بالمر، همواره راکد بوده است. درست است که هیچ‌گاه سقوط نکرده اما هیچ صعودی قابل ملاحظه‌ای هم مشاهده نمی‌شود.

«دیوید آینهورن» مدیر سازمان سرمایه‌گذاری Green Light در سال ۲۰۱۱ میلادی گفت:

«آدام هارتانگ»، یکی از نویسندگان برجسته در مجله فوربس، بالمر را یکی از بدترین مدیران عامل که مدیریت یک شرکت بزرگ و نام‌آور ایالات متحده آمریکا را بر عهده دارد، خواند.

وی در مورد بالمر گفت:

منظور هارتانگ بازارهایی نظیر تبلت، گوشی‌های هوشمند و دستگاه‌های پخش موسیقی است.

زندگی شخصی:

بالمر همواره به داشتن شخصیتی پر انرژی و هیجانی مشهور بوده است. این شخصیت، در بسیاری از موارد باعث ترغیب کارمندان به کار کردن و در نهایت تشویق سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در امور گوناگونی که وی مسئولیت آن‌ها را بر عهده داشته، شده است. حضور پر انرژی و درعین‌حال عجیب و غریب وی روی صحنه نیز باعث شده تا ویدیوهای مربوط به سخنرانی‌های وی بارها و بارها توسط کاربران وب‌سایت‌های ویدیویی گوناگون، مانند یوتیوب مشاهده شود.

در مورد ورزشکار بودن بالمر شایعات بسیاری وجود دارند، اما حقیقت امر این است که وی به‌صورت حرفه‌ای ورزش نمی‌کند، اما شخصا تاکنون چندین بار سرمایه‌گذاری کلان در تیم‌های گوناگون بسکتبال انجام داده است. برای مثال وی در سال 2008 میلادی چیزی در حدود 150 میلیون دلار برای نگهداشتن تیم بسکتبال Seattle SuperSonics در شهر سیاتل صرف کرد، اما متاسفانه با وجود صرف این هزینه هنگفت نتوانست آن تیم را در سیاتل نگهدارد.

در سال ۲۰۱۲ میلادی اعلام شد که بالمر یکی از سرمایه‌گذاران ارشد در پروژه ساخت ورزشگاه بزرگ در منطقه SoDo در نزدیکی سیاتل است.

در سال 2013 میلادی اعلام شد که بالمر و «کریس هنسن» به‌طور مشترک مسئولیت یک گروه سرمایه‌گذاری را برای خرید تیم بسکتبال Sacramento Kings را بر عهده دارند. میزان مبلغ جمع‌اوری شده برای این کار نیز حدودا 500 میلیون دلار اعلام شده است.

کنار رفتن گیتس از قدرت:

وال استریت ژورنال گزارش می‌دهد که در سال 2000 میلادی، درست هنگام تغییر مدیرعامل مایکروسافت، در یک جلسه درون شرکتی که با حضور بیل گیتس، بالمر و کارمندان ارشد این شرکت برگزار شد، بالمر به‌شدت شروع به فریاد زدن بر سر بیل گیتس کرد و به وی توهین کرد و همین کار وی باعث شد تا گیتس، آن جلسه را با قهر و ناراحتی ترک کند. علت آن حرکت بالمر نیز دفاع از کارمندان ناراضی از عملکرد گیتس بود. پس از تغییر مدیرعامل، بالمر که از حرکت خود شرمسار بود اعلام کرد که:

دهه از دست رفته مایکروسافت:

در سال 2008 میلادی، بالمر اعلام کرد که قصد دارد برای یک دهه دیگر مدیرعامل مایکروسافت باقی بماند. وی در تابستان امسال و پس از اینکه مایکروسافت متقبل ضرری چند میلیون دلاری بر سر تبلت‌های سرفیس این شرکت شد و اخبار مربوط به قیمت سهام ردموندی‌ها بار دیگر تیتر اول روزنامه‌های سراسر جهان گشت، اعلام کرد که تا 12 ماه آینده رسما بازنشسته خواهد شد. براستی اگر مایکروسافت روی پروژه‌هایی که مدت‌ها پیش از اپل و گوگل موفق به ساخت آن‌ها شده بود، سرمایه‌گذاری می‌نمود، هرگز اوضاعی مانند الان نداشت

البته پیش‌بینی‌های وی در مورد شرکت‌های رقیب مانند اپل نیز جالب توجه هستند. برای مثال وی در سال ۲۰۰۷ میلادی در اظهار نظری در مورد گوشی آیفون گفت که هیج کس حاضر نیست برای یک گوشی تلفن متقبل پرداخت چنین هزینه سنگینی شود.

در سال ۲۰۰۵ میلادی «مارک لوکوفسکی»، یکی از توسعه‌دهندگان ارشد نرم‌افزار که در مایکروسافت کار می‌کرد، در دادگاهی در ایالت واشینگتن قسم یاد کرد که زمانی‌که استیو بالمر خبر خروج وی از مایکروسافت را به مقصد گوگل شنید، صندلی خود را به سمت دفتر کارش پرتاب کرد و در مورد «اریک اشمیت»، مدیرعامل آن زمان گوگل گفت که گوگل را خواهد کشت. و سپس سعی کرد تا لوکوفسکی را از پیوستن به گوگل منصرف کند. البته بالمر در آن دادگاه گفت که ادعای لوکوفسکی کمی اغراق آمیز بوده است.

در سال ۲۰۱۱ میلادی و در خلال نمایشگاه Web 2.0 Summit بالمر ادعا کرد که:

ثروت:

بالمر دومین فرد پس از «روبرتو گویزوئتا» است که توانسته تنها ازطریق انجام معاملات بورس با استفاده از سهامی که به‌عنوان یکی از کارمندان مایکروسافت دریافت کرده، میلیاردر شود. نکته جالب در مورد بالمر این است که وی به‌عنوان یک کارمند معمولی به استخدام مایکروسافت درآمده و بنیان‌گذار و حتی از اقوام یکی از بنیان‌گذاران این شرکت نیز نبوده است. براساس رتبه‌بندی فوربس، بالمر با دارا بودن بیش از 15.2 میلیارد دلار، پنجاه و یکمین فرد ثروتمند جهان است. وی در سال ۲۰۰۹ میلادی مبلغ 1,276,627 دلار حقوق و مزایا از مایکروسافت دریافت کرده است. این مبلغ شامل 665,833 دلار دست‌مزد سالیانه، 600,000 دلار پاداش نقد و 10,794 دلار مزایای دیگر بوده است.