علاقه‌مندان به کارآفرینی، ایده‌های بسیاری در ذهن دارند اما سوال مهم این است که از بین این ایده‌ها کدام‌یک می‌تواند مبنای یک استارت‌آپ و کسب‌وکار جدید با سودآوری پایدار باشد. اغلب افراد به‌طور دقیق و مشخص نمی‌دانند که باید از کدام نقطه شروع کنند تا در این مسیر پرپیچ‌وخم با بن‌بست روبه‌رو نشوند.
شروع یک شرکت عالی، بسیار فراتر از یک ایده عالی است. هزار چیز وجود دارد که ممکن است آن را انجام دهید و به‌طور ناخواسته موفقیت شما را کاهش دهد.
همان‌طور که نمی‌توانید بدون خواندن اکتشاف قطب شمال برای تازه‌واردان، به آنجا بروید، باید سفر کارآفرینی خود را با شناخت اصول اولیه شروع کنید.
یک کسب‌وکار برای به اجرا درآوردن یک ایده ایجاد می‌شود. عدم داشتن یک تصویر واضح از این ایده، بدون شک منجر به سردرگمی خواهد شد. وقتی عمده فعالیت‌های بیزینسی خودتان را برای تصحیح ایده‌تان صرف می‌کنید، باید چیزی به‌عنوان هسته اصلی وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت چیزی برای اصلاح نخواهید داشت.
در ابتدا ضروری است که تمایز مفهوم کسب‌وکار را از مفهوم محصول تشخیص دهیم. خوب است که یک ایده جدید و جذاب برای یک وب‌سایت داشته باشیم، اما مهم‌تر این است که بدانید که محصول چه ارزشی را به کدام مشتری ارائه می‌کند و چه کسی مایل است برای توسعه کار شما پول پرداخت کند.
در این مرحله نیازی به طرح کسب‌وکار کامل ندارید؛ اما باید توانایی توضیح دادن در مورد آنچه انجام می‌دهید و چرایی آن را داشته باشید. این همان مفهوم کسب‌وکار شما است.
طرح کسب‌وکار ناب، یک سند طولانی و سنگین نیست، بلکه چارچوبی ضروری برای تمام چیزهایی است که باید در این مسیر انجام دهید و زمینه‌ای را فراهم می‌کند که هر فرصت، محصول، گزینه و حتی کارمند جدیدی را در راستای هدف و چشم‌اندازتان، بررسی و ارزیابی کنید.
با داشتن ایده‌ای که امیدوارکننده به نظر می‌رسد، به اطراف نگاهی بیندازید تا ببینید که چه کسی در همان زمینه کار می‌کند. با توجه به وجود رقبا، دلیل نمی‌شود که آن‌ها موفق خواهند شد و شما خیر. در مقابل، تجربه نشان داده است کسب‌وکاری که در آن رقیبی وجود ندارد به مقدار قابل‌توجهی سخت‌تر از زمانی است که دیگران راه را برای شما بازکرده‌اند.
اگرچه ممکن است واقعا فرد بااستعدادی باشید، اما بعید است که تمام مهارت‌های موردنیاز برای راه‌اندازی و ساخت یک کسب‌وکار موفق را به‌تنهایی داشته باشید. حتی اگر هم داشته باشید، به‌خصوص وقتی‌که شرکت شما شروع به رشد می‌کند، وقت و انرژی برای انجام این کار را ندارید.
پیش از شروع، شما نیاز به شناسایی افراد دیگری خواهید داشت که بتوانند استعدادهای شما را تکمیل کنند. یک تیم پایه‌ای ایجاد کنید که می‌تواند به شما کمک کند تا سرمایه‌گذاری خود را در یک مسیر سودآور و با رشد سریع راه‌اندازی کنید.
تا این نقطه، مفهوم کسب‌وکار شما تنها در تئوری وجود دارد. شما در حال حاضر تلاشی برای فروش محصولات یا خدمات به مشتریان واقعی نکرده‌اید. اکنون زمان عمل است که ببینید آیا هیچ‌یک از کاربران بالقوه‌تان، مایل‌اند برای آنچه می‌خواهید بفروشید، پولی بپردازند.
ابزارهای ارتباطی امروزه بسیار ساده‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تر از هر زمان، برای ایجاد یک تصویر و حضور عمومی کسب‌وکار شما عمل می‌کند. این کار را در اوایل مرحله راه‌اندازی کسب‌وکار خود شروع کنید تا بتوانید در بسیاری جهات از آن بهره‌مند شوید. افراد و شرکت‌هایی که ممکن است بخواهند با شما کار کنند (کارکنان بااستعداد، شرکای استراتژیک، حتی سرمایه‌گذاران) هنگامی‌که شروع به گفتگو در مورد راه‌اندازی می‌کنید، راهی برای پیدا کردن شما خواهند داشت.
امروزه کارآفرینان به‌شدت موردتوجه قرار می‌گیرند و جهانی که در آن کسب‌وکار خود را شروع می‌کنید، پر از افراد و سازمان‌هایی است که می‌توانند به شما کمک کنند تا شما استعداد خود را پرورش دهید. شرکت در گردهمایی‌ها، شرکت در مسابقات کسب‌وکار و… باعث می‌شود در بلندمدت بیش از تصورتان از آن‌ها بهره ببرید.
همه چیزهایی که تاکنون انجام داده‌اید می‌تواند قبل از وجود یک کسب‌وکار واقعی وجود داشته باشد؛ اما به‌محض اینکه آمادگی آوردن همکاران، استخدام کارکنان، توسعه دادن مالکیت معنوی، افزایش سرمایه یا تولید درآمد و به‌طور خلاصه، هر چیزی که تولید می‌شود یا ارزش هر نوع سهام را داشته باشد، باید یک نهاد رسمی کسب‌وکار ایجاد کنید تا صاحب آن ارزش باشید.
برچسب ها
ارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب
.png)
پربازدیدترین مطالب
گروه بندی
